یادداشت دکتر پیرانی به مناسبت روز فردوســی

10019 Views

دکتر پیرانی، عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، به مناسبت 25 اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابولقاسم فردوسی و روز پاسداشت زبان فارسی، یادداشتی با عنوان « خردباوری و خردورزی در شاهنامه و تداوم آن در نگاه عرفانی عارفان» منتشر کرده است که در زیر می خوانید:

توانا بود هرکه دانا بود

خردباوری و خردورزی در شاهنامه و تداوم آن در نگاه عرفانی عارفان

به نام خداوند جان و خــرد                 کزین برتــر اندیشـه برنگذرد

خرد رهنمای و خرد دلگشای               خرد دست گیرد به هردو سرای

در جهان پرآشوب و پرهیاهوی امروز هم همچنان توانایی را نتیجه و محصول دانش و دانایی می­دانند، هر ملت و هر فرهنگی داناتر باشد توانمندتر است. فردوسی که فرزند دوران خردباوری و خردورزی ایران است کتاب خود را با ابیاتی در بارۀ خرد و خردورزی آغاز می­کند که حاصلِ آن آراستگی به نیک اندیشی، گفتار نیک و کردار نیک است که این سه را سرچشمۀ سه اصل اهورایی (اندیشۀ نیک، گفتار نیک و کردار نیک) دانسته­اند و آن هم شعار اساسی دین مزدیسنا و آیین زرتشت بوده است: جلوه­های آشکار تحقق نیکی و ناب­ترین جلوۀ آن: «اندیشه نیک»؛ می­توان گفت که همۀ ادیان الهی و آسمانی هم این سه اصل را تایید و برآن تأکید می­کنند چنان که در قران فرموده است («... إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ* إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»)

تو کردار خوب از توانا شناس               خــرد نیز نزدیک دانـا شناس

مدارا خــرد را بـرابـر بـود                خــرد بر سر دانـش افسر بود

و اگر خالق شاهنامه، خرد را «چشم جان»، «نگهبان تن» و حواس آدمی می­داند و سفارش می­کند که :

همیشه خرد را تو دستور دار              بدو جانت از ناسزا دور دار

برای این است که فردوسی خرد را که جوهر وجود آدمی است، پرتوی از انوار حق در وجود انسان، چراغ بندگی و هدایت، نور بصیرت و نماینده (خلیفه) خدا در زمین و نهاد آدمی می­داند و سرآغاز جنبش دانایی و اگاهی:

هرآنکس که داند که دادار هست                   نباشد مگر پاک و یـــزدان­پرست

کسی کو بود پاک و یزدان­پرست                    نیازد به کردار بد هیچ دست (8: 153)

دگر آن که دانـش مــگیرید خوار                اگر زیردستید و گر شـهریار ... (7/ 182)

به گفتار خوب ار هنر (فضیلت) خواستی               به کــردار پیدا کند راستی (8/ 127)

زگیتی دو چیز است جاوید و بس                  دگر هیچ باشد نماند به کس:

سخن گفتن نغز و کــردار نیک                  نگردد کهن تا جهان است ریگ (8/ 194)

بداند بد و نیک، مـرد خــرد                 بکــوشــد به داد و بپیچد زبَــد (7: 412)

سفارش به یزدان­پرستی، دینداری، خوش­زبانی، کوشش در راه آبادتانی جهان، راستی در کردار و گفتار، نرمخویی و مدارا می­کند که همه از جلوهای آن سه اصل هستند.

ستون خــرد داد و بخشایش است                  درِ بخشش او را چو آرایش است (شاهنامه، 8: 9)

خرد و نمودهای آن در جهان و زندگی انسان، قرن­ها بعد از حیات فردوسی، در کلام و بینش عارفان، نخستین آفریدۀ خداوند، به جوهر اول «حقیقت محمدیه» تعبیر می­شود؛ و بعد تقسیماتی می­یابد مانند: عقل هیولایی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل مستفاد که در زبان فلاسفه و عرفا به تفصیل از آن سخن رفته­است از جمله در کلام مولوی آمده:

ای برادر تو همان اندیشه ای           ما بقی تو استخوان و ریشه ای

گـر گل است اندیشــۀ تو(اندیشۀ نیک) گلشنی

ور بود خــاری، تو هیــمۀ گلخـــنی (مثنوی، دفتر دوم: 205)

و عقل را دو نوع جزوی و کلی (اکتسابی و الهی) معرفی می­­کند که  عقل الهی همان است که در کلام حکیم طوس آمده­است:

   عقل دو می بــاید اول مکـسبی                 که در آموزی به مکتب چون صبی ...

عقلِ دیگر بخشش یــزدان بود                   چشــمۀ آن در میــانِ جـــان بود

(مثنوی دفتر چهارم: 598- 599)

​​​​​​​