یادداشت حجتالاسلام علیآبادی به مناسبت شهادت امام جعفرصادق(ع)
15100 Views
حجتالاسلام سید احمدهاشمی علی آبادی، عضو هیاتعلمی دانشکده الهیات و ادیان؛ به مناسبت شهادت امام جعفرصادق(ع)، یادداشتـی را با عنوان « به یـاد یـار» منتشر کرده است که در ادامه میخوانید:
بسمه تعالی
به یاد یار
تاریخ، در سال 80 یا 83 قمری در مدینه شاهد درخشش نوری بود که عالم علم و فضل و ادب را آبرو بخشید. جعفر بن محمدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، شیخالائمه، ششمین امام شیعیان و پنجمین امام از نسل امیرالمؤمنین (ع) مشهور به صادقآلالله به دنیا آمد. ایشان در عصر تضارب آراء و عقاید و در هنگامهای که بسیاری از طبقات مسلمین در معرفت ذات و صفات خداوند و دیگر اصول اعتقادی و احکام عملی دین و تأویل آیات قرآن کریم و مسائلی از قبیل قضا و قدر، جبر و تفویض، مبدأ و معاد و ثواب و عقاب دچار شبهه و اختلاف شدند، پس از پدر بزرگوار خویش بر اریکه امامت و رهبری فکری و سیاسی شیعه تکیه زدند و کرسی علم و فقاهت را برگزیدند و شمهای از دُرّ نایاب علم علوی را به کام بشریت ریختند. فضل و علم ایشان به گونهای شهره آفاق شد که از هر سو طالبان علم و ادب از هر مکتب، گرد شمع وجودش زانوی ادب زدند و از خرمن بیبدیل فضلش گوهرها به کف آوردند. حتی پیشوایان چهارگانه اهل سنت (ابوحنیفه نعمان بن ثابت، محمد بن ادریس شافعی، احمدبن حنبل و مالک بن انس) بلاواسطه یا باواسطه توفیق شاگردی ایشان را داشتند. برخی تاریخنویسان تعداد شاگردان مکتب ایشان را تا چهارهزار نفر ذکر کرده اند. تنها از پاسخ ایشان به سؤالات شاگردان و طالبان علم، «چهار صد رساله علمی» نگارش یافته است. بعضی از شاگردان ایشان اندوختههای خویش از خرمن فضل امام صادق علیه السلام را در آثار متعددی نشر دادند. به عنوان نمونه هشام بن حکم سی و یک جلد کتاب نگاشته است و جابربن حیان نیز بیش از دویست جلد کتاب در زمینههای گوناگون به خصوص رشتههای علوم عقلی، طبیعی، فیزیک و شیمی تصنیف نموده است. شمع وجود صادق آلالله سلاماللهعلیه نه تنها مرد میدان علم بود که زهد و تقوای بینظیرش بر زبانها جاری گشته و مواسات اجتماعیش خوان اطعام و اکرام بر فقراء و مستمندان گسترانده بود. آخرین وصایای آن نور عظیم به فرزندان خویش این بود که: «لا تَمُوتُنَّ اِلا وَاَنتُم مُسلِموُن» بکوشید که جز مسلمان نمیرید و به خانواده خود وصیت کرد که پس از مرگش تا چند سال در موسم حج در منی برای او مراسم عزاداری بر پا کنند.
زمین سرانجام در سال 148 هجری در گردش خود به فصل ششم کتاب اندوه رسید و خفاشانِ گریزان از نور، پرده بر چهره حقیقتش انداختند و عالم را در حسرت علم و فضل او به عزا نشاندند. خاک غریب بقیع مهمان شمع وجودی گردید که ماتمش هنوز بر دل شیعه هُرم اندوه می نشاند.
گوهری از بیان نورانی آن امام همام تقدیم حضور عاشقان و محبان ایشان:
حفصبنغیاث از ایشان نقل میکند: «جُعِلَ اَلْخَیْرُ کُلُّهُ فِی بَیْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ اَلزُّهْدَ فِی الدُّنْیَا ثُمَّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص لاَ یَجِدُ اَلرَّجُلُ حَلاَوَةَ اَلْإِیمَانِ فِی قَلْبِهِ حَتَّی لاَ یُبَالِیَ مَنْ أَکَلَ اَلدُّنْیَا ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ ع حَرَامٌ عَلَی قُلُوبِکُمْ أَنْ تَعْرِفَ حَلاَوَةَ اَلْإِیمَانِ حَتَّی تَزْهَدَ فِی اَلدُّنْیَا (اصول کافی، ج2،ص 128)؛ همه خوبیها را در خانهای نهادهاند و کلید آن زهد و بی رغبتی به دنیاست. سپس فرمود که: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: مرد، شیرینی ایمان را در دل نچشد تا باکش نباشد که دنیا در دست کیست و چه کسی آن را میخورد. سپس فرمود: بر دلهای شما حرام است که شیرینی ایمان را بفهمند، مگر آن که نسبت به دنیا زهد ورزند و بیرغبت باشند.