دکتر صالحی، استاد مدعو دانشکده علوم ورزشی و تندرستی به مناسبت روز جهانی کوهستان

18096 بازدید

دکتر صالحی، استاد مدعو دانشکده علوم ورزشی و تندرستی و مربی کوهنوردی؛ یادداشتی به مناسبت روز جهانی کوهستان و کوهنوردی منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید:

​​​​​​​

به نام خداوند جان و خرد

کوهنوردی همواره به‌عنوان یکی از بهترین تفریحات و ورزش‌های شادی‌بخش محسوب می‌شود و طرفداران زیادی دارد. این ورزش فواید و مضرات بسیار زیادی دارد که اگر بتوانیم به صحیح‌ترین حالت ممکن آن را انجام دهیم، بدون شک خطری ما را تهدید نخواهد کرد و برای این که بتوانیم خطرهای کوهستان را کاهش داده و لذت و شادی آن را افزایش دهیم باید آموزش را در این زمینه جدی بگیریم و از این حرف عامیانه (مگر کوهنوردی کاری دارد کوله‌ات را بنداز و کفشت را بپوش و برو بالا) دوری کنیم. بله کوهنوردی کاری دارد، مه دارد، صاعقه دارد، طوفان دارد، بوران و کولاک و ... دارد. جا دارد در این یادداشت به نوشته‌های دو تن از بزرگان کوهنوردی اشاره کنیم: 

از نظر کسانی که عادت دارند زیبایی برف را از پشت شیشه و از کنار بخاری تماشا کنند، کوهنوردی نوعی دیوانگی است، آخر برای چه کسی این همه راه برود؟ بار به دوش بکشد، با دستان کرخ شده و تن سرمازده ساعت‌ها درون چادر یا جانپناه بلرزد، بی خوابی و کوفتگی تحمل کند، سرانجام خسته و تشنه و گرسنه خود را به بالای کوه برساند و به پایین برگردد. کسی که هیچ‌گاه لذت رسیدن به قله را نچشیده، کسی که تن به طبیعت نسپرده و با آن انس و الفت پیدا نکرده حق دارد چنین بیندیشد.

ما فاتحان، خام فتح‌های بی فایده نیستیم. حکایت ما حکایت باز جستن روزگار وصل است. در این دیرگاه دور ماندن از اصل خویش، در این هجوم تکنولوژی دردسرساز و جنگ طلب، کوهنوردی عشق به طبیعت است. عشقی به پاکی چشمه سار، به سبزی جنگل، به نیلگونی دریا، به صلابت سنگ، به لطافت گل، به فروتنی خاک، به سپیدی برف، به توفندگی طوفان، به سبکی نسیم و به سنگینی کوه.

کوهنوردی یک روش زندگی است. روشی که در آن یک سیب بین همه اعضاءی گروه تقسیم می‌شود. روشی که در آن قوی‌ترین عضو گروه به پای ضعیف‌ترین راه می‌رود. راهی که رقابت ندارد راهی که به رهروانش حقوق نمی‌دهند و ایشان را نیازی به سوت و کف مشوقان در قله نیست. ناجی بی‌منت یکدیگرند. گروه می‌سازند تا دل جوانان به سنگ، بند کنند تا به ننگ، بند نشود. مزدشان معراج روح است و تشویق‌شان نوازش باد؛ قانون‌شان عشق است و قانون گذارشان معشـوق.

عشق به طبیعت عشق به زندگی است و زندگی تجلی عشق است و مرگ آنجاست که عشق نیست. کوهنوردی عشق به طبیعت است و عشق به طبیعت ورزش ما نیست، باور ماست. به راستی که کوهنوردی فقط ورزش نیست، کوهنوردی یک روش زندگی است. (ادموند هیلاری اولین صعود کننده اورست)

بدون خطر مرگ، کوهنوردی دیگر کوهنوردی نیست ولی در کوهنوردی من به دنبال مرگ نیستم، درست بر عکس، من سعی در زنده ماندن دارم. اما زنده ماندن بدون وجود خطر مرگ نیز بسیار آسان است.

کوهنوردی هنر زنده ماندن در شرایط سخت است که شامل خطر مرگ هم می‌شود. کوهنورد کسی نیست که تلاش می‌کند تا یکی دو بار کارهای احمقانه بکند و سپس بمیرد. بلکه بهترین کوهنورد کسی است که سعی می‌کند بزرگترین کارها را انجام دهد و زنده بماند. شما باید نزد خودتان در نظر بگیرید که فلان کار را می‌توانید انجام دهید و یا نمی‌توانید. این یکی از اصلی‌ترین قسمت‌های کوهنوردی است که هر لحظه باید یادتان باشد. پیش خودتان بگویید، این حد و مرز من است، بیشتر از این نمی‌توانم، باید پایین‌تر از این حد توقف کنم و اگر شما از این حد بالاتر بروید مطمئن باشید در کوهنوردی کشته خواهید شد و هنر کوهنوردی زنده ماندن است نه مردن. (رینهولد مسنر اولین کوهنورد صعود کننده به 14 قله بالای 8000 متر دنیا)

میتوانید این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید: